بیتا محسنی_ راحله ، ناباورانه فریاد میکشد. انگار هنوز، در بهتِ سیلی محکمی است که گوشه لبش را پاره کرده. صدای فریاد علی، شوهرش، صدای شکسته شدن ظرفهای گل سرخ جهازش، صدای جیغ دخترک شش سالهشان، جسته و گریخته گوش تماشاگر را میخراشد. تصاویر منقطعاند. خانه کوچک و آشفته حاشیه شهری، بطریهای آب نارنج که برای فروش کنار دیوار چیده شدهاند، سفره مربعی شام که محتوای آن به گوشه و کنار پرت شده، چشمان گریان زن که با لهجه آذری نفرین میکند، چهره مخدوش مرد بدهکارِ به بنبست رسیده و سیاهی که ناگهان یک تراژدی تلخ زنانه را تصویر میکند، همه و همه اولین سکانس فیلم سینمایی «ابلق» تازهترین ساخته نرگس آبیار را شکل میدهند؛ فیلمی که پس از «شبی که ماه کامل شد»، «نفس»، «شیار ۱۴۳» و «اشیا از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکترند»، به نظر میرسد نقطه عطف کارنامه آبیار باشد. فیلمی متفاوت که اگرچه مولفههای مشترک فیلمهای پیشین او را دارد، اما آشکارا از رشدی قابل توجه و خیزشی بلند در کارنامه سینماگری خبر میدهد که از دنیای ادبیات، فیلم کوتاه و مستند به سینمای حرفهای رسیده است.
زنان سینمای آبیار، تصویر حقیقی زنان ایرانی
نرگس آبیار از مصادیق حضور موثر زنان در اجتماع است. آثار او به لحاظ موضوع و موقعیتهایی که انتخاب کرده، دارای اهمیت است اما مهمتر از موضوع، نحوه روایت و نظرگاه روایت است که احساسات زنانه در آن بهخوبی به تصویر کشیده شده است. آبیار بهعنوان زن ایرانی، بهخوبی توانسته است بدیل فمینیسم یا جایگزین بومی آن را ارائه دهد، بدون آنکه در دام نگاههای ابزاری یا صرفا سیاسی بیفتد. آبیار در پنج اثر سینمای بلند خود، تعداد زیادی زن خلق کرده که به یک اندازه در روند داستان حضور نداشتهاند، اما اگر با دقت به این تابلو نگاه کنیم، ویژگی مشترک آنها واقعی و ایرانی بودنشان است. ننه آقای بدخلق و تند زبان فیلم «نفس» همانقدر قابل باور است که مادر فائزه با بازی خوب شبنم مقدمی در «شبی که ماه کامل شد». کدام یک از ماست که مادربزرگی از جنس ننه آقا، سنتی و ظاهرا بداخلاق ندیده باشد؟ غمناز «شبی که ماه کامل شد»، نیز قربانی جهل است و فائزه، نماد معصومیت و زیبایی که اسیر خرافات و تعصب شده. اما کاراکتر راحله در فیلم «ابلق» را دست کم یک بار هم که شده، همه دختران و زنان این سرزمین، بازیاش کردهاند. زنانی که از ترس آبرو، روی آزارهای جنسی که از درون خانواده آنها را مچاله میکند، سرپوش میگذارند، زنانی که حتی اگر پرده از این خراشهای عمیق روحی و جسمی بردارند نیز، باز در بخش بزرگی از جغرافیای ایران، محکوماند. احتمالا بهدلیل همین نزدیکی و همگونیِ کاراکترها و محیطهای خلق شده در آثار آبیار با جامعه ایرانی، تقریبا اکثر ساختههای او در سینمای ایران، هم از بُعد گیشه و هم از منظر تماشاگر موفق ظاهر شدهاند. آبیار تنها با ساخت ۴ اثر بلند سینمایی طی سالهای ٩۱ تا ٩٨، بیش از ٢۴ میلیارد تومان برای گیشه سینمای ایران آورده داشت.
اشیا از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکترند
آبیار در اولین اثر خود «اشیا از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکترند» زنی را روایت کرده است که برای بهدست آوردن آرامش در زندگی خود تلاش میکند اما در گفتن حقیقت تردید کرده و همین امر باعث برهمریختن آرامش او میشود. طبقه اجتماعی در این فیلم، مانع از همدلی با قهرمان زن فیلم نیست و مساله ظاهرا کوچک و پیشپا افتاده او (بشقاب همسایه و دروغگفتن) نهتنها سبب نمیشود که از فیلم به بیرون پرتاب شویم و مساله زن را باور نکنیم، بلکه ما را علاوهبر زن این روایت، با مشکلات متفاوتی که طبقات محروم و مهاجر با آن مواجهند نیز آشنا میکند. همانطور که بیان شد، در این اثر خانم آبیار داستان اجتماعی خود را زنانه روایت میکند ولی به شأن اجتماعی مرد و حذرش از آشکار کردن شغلش هم توجه دارد و در روایت، درکی از مرد خانواده نزد زن نیز پیدا میشود. نکته اساسی این فیلم همین است: روایت زنانه از وضع و موقعیت اقتصادی، اجتماعی و شئون و نقشهای مختلفی که یک زن میتواند برعهده بگیرد. البته این پراکندگی شرایط، بهرغم محاسنی که میتوانست داشته باشد، مانع پرداخت عمیق و جدی به یک شأن نیز بود. این فیلم که در سال ٩۱ ساخته و در سال ٩۴ اکران شد پس از ۶٨ روز نمایش تنها ٢٢ میلیون تومان فروخت.
شیار ۱۴٣
در «شیار ۱۴٣» دومین اثر آبیار که برنده سیمرغ بهترین فیلم جشنواره فیلم فجر هم شد، روایتی از مادر شهیدی را شاهدیم که سالها منتظر خبری از فرزند شهید خود است و نهایتا پس از گذشت سالیان، فرزند شهیدش بازمیگردد. شیار گرچه در زمره فیلمهای دفاع مقدس است اما در اکثر سکانسها، نمایش شیوه زندگی مادر شهید و انتظارکشیدنهای اوست. روایت «پیوند عاطفی میان مادر و فرزند» و روایت «انتظار» و تب و تاب مادر در انتظار فرزند (که انتظاری فعال هم هست و نه منفعل)، همچنین روایت سایرین در مواجهه با این انتظار مداوم، بهلحاظ عاطفی بسیار آموزنده و گسترشدهنده دامنه درک مخاطب از احساس «مادری» است. این فیلم که در سال ٩٢ ساخته و در سال ٩٣ اکران شد، پس از ٨٧ روز نمایش، ٣ میلیارد و ۴۶٣ میلیون تومات در گیشه فروخت.
نفس
«نفس» سومین اثر آبیار، بهرغم انتقادهای فراوان و گذشته از اینکه اکثر منتقدان، این اثر را در تراز خانم آبیار نمیدانند اما باز هم در این فیلم داستان زندگی یک دختر به تصویر کشیده میشود. نگاه دختر کوچک فیلم به عالم و آدم و خیالپردازیهای او، چون هیچ جمعبندی و سامانی نداشت، مخاطب را جز با «خیالات پراکنده» آشنا نمیکند و شاید دلیل اصلی خستهکنندگی و کشش نداشتن فیلم همین بود که آبیار نتوانست روایتی صمیمانه و منسجم از «بهار»، همان دختر کوچولوی فیلم (یا هر دختر کوچولویی) بهدست دهد و میتوان گفت چون بازگشت به کودکی برای آبیار ممکن نشده بود، روایتش شکل نگرفت. در نهایت این فیلم که در سال ٩۵ اکران شد پس از ٧۵ روز نمایش، کمتر از فیلم سابق آبیار یعنی شیار و با فروش ۱ میلیارد و ۵۵٢ میلیون تومانی از گیشه خداحافظی کرد.
شبی که ماه کامل شد
«شبی که ماه کامل شد» که سال گذشته رکورددار کسب بیشترین جوایز جشنواره فیلم فجر شد اما، تنها «داستان عاشقانه و روایت تلخ و شیرین از زندگی عبدالحمید ریگی»، نیست. گرچه در فیلم داستان خیانتهای گروه تکفیری ریگی به تصویر کشیده میشود اما سبک روایت فیلم همچنان زنانه است و عشق فائزه به عبدالحمید و پسرش، زمینه اصلی داستان است. فیلم علاوهبر روایت زنانه، از تصویربرداری، جلوههای ویژه، موسیقی متن، فیلمنامه و بهترین بازیگر مرد و زن نیز به خوبی بهره برده است. آبیار در این فیلم علاوهبر «روایت زنانه» و «برانگیختن سمپاتی بیننده» و «گسترش دادن جهان مخاطب»، عشق، خشونت و تحول شخصیت، زندگی و مرگ، خطر و نجات، فرار و قرار و… را از نگاه زنانه روایت کرد. این فیلم پس از ۱٢۵ روز اکران در سال ٩٨ با فروش بیش از ۱٩ میلیارد تومانی خود، یکی از پرفروشهای گیشه بود. سرمایهگذاری سید محمد امامی که در حال حاضر پرونده فساد مالی در بانک سرمایه و صندوق ذخیره فرهنگیان را در دادگاه دارد، روی فیلم نرگس آبیار از ابهامات جشنواره فجر سی و هفت بود. به گونهای که تهیه کننده فیلم و همسر نرگس آبیار، محمد حسین قاسمی، با انتشار عکسی از امامی در صفحه اینستاگرام با هشتگ رفیق ( # رفیق ) بسیار حاشیهساز شد. البته پس از واکنشهای منفی به این ماجرا، روابط عمومی فیلم اعلام کرد که تمامی حقوق و مالکیت این محصول فرهنگی در اختیار محمدحسین قاسمی (تهیهکننده) و نیز سرمایهگذاران بخش خصوصی و بومی سیستان و بلوچستان است. در این میان و در حالی که میزان سرمایهگذاری صورت گرفته برای هیچ کدام از آثار آبیار رسانهای نشد، در سال ٩٧ اخبار غیررسمی از سرمایه بیش از ۱۰ میلیارد تومانی برای تولید این فیلم منتشر شد که البته رقمی غیر متعارف برای اثری سنگین است که در خارج از ایران فیلمبرداری شده.
ابلق
ابلق پنجمین ساخته نرگس آبیار اثر پر اهمیت دیگری در مسیر فیلمسازی او با پرداختی دقیق در جزییات، احتمالا پرنشانه ترین اثر اوست. محمد محمدیان، منتقد سینما «ابلق» را قصه زنانه تازهای در دنیای پیچیده مردانه میداند. اثری با بازی درخشان الناز شاکردوست، نقشآفرینی بهیادماندنی هوتن شکیبا، بازی متفاوت بهرام رادان با تأکید بر حضور تأثیرگذار گلاره عباسی و یک مهران احمدی دیگر، فیلمبرداری پر از جزییات سامان لطفیان، گریم درجهیک ایمان امیدواری و ریتم یکدست در تدوین حمید نجفیراد که از حالا میتوان همه آنها را در میان بهترینهای سیونهمین جشنواره فیلم فجر دید. از طرفی به دلیل موفقیت زوج شاکردوست و شکیبا در «شبی که ماه کامل شد»، تکرار این زوج در «ابلق» و خاطره خوش مخاطب از محتوای دست کم سه اثر آخر آبیار، احتمالا در اکران عمومی نیز این فیلم را با اقبال مواجه خواهد کرد.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟